بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

پسمل قشنگ من و بابایی

1 سالگی

بلاخره پسرکم روز تولدت رسید و تو 1 ساله شدی....9/9/91 قشنگترین روز زندگی من بود وقتی تو رو در آغوش گرفتم و لحظه لحظه اون روز توی ذهنم برای ابد ثبت شده.این 1 سال برام خیلی زود گذشت انقدر زود که هنوز باور ندارم که تو 1 ساله شدی و فکر میکنم همون نوزاد کوچولویی هستی که توی بیمارستان توی اتاق عمل بهم نشونش دادند و گفتند اینم پسرت مامان......چه روز خوبی بود. میدونی همه این خاطره های قشنگ این 1 سال مدیون خوبی تو هستم پسرکم.میدونی چرا؟آخه تو انقدر آقا وآروم و صبوری که حد نداره انقدر مهربونی انقدر خوبی که گاهی باورم نمیشه که خدا منو لایق مادری تو دونسته.ازت ممنونم عشق کوچولوی من.دوست دارم بی نهایت......     پسرکم با وزن 9700 و قد 78...
8 آذر 1392

خلاقیتهای 11 ماهگی

فسقل مامان توی آخرین ماه از اولین سال به دنبا اومدنش کلی مهارتهای حرکتیش کامل شده مثلا بدون کمک میتونه از تخت پایین بیاد یا بالا بره ،میتونه وقتی ایستاده دولا بشه و ازروی زمین وسیله برداره اما هنوز نمیتونه بدون کمک بایسته و یه کوچولو تنبله...........البته گاهی اوقات ژست میگیره که مثلا میخواد بلند بشه اما هنوز شجاعتشو پیدا نکرده.هنوز عاشق تلفنه و هرچیزی که شبیه تلفن باشه سرگرمی خوبیه که مدتها وقتشو باهاش پر میکنه گوشیو و میگیره تو دستش و شروع میکنه به الو گفتن وحرف زدن گاهی وسطش داد میکشه و گاهی آروم و با احساس حرف میزنه خلاصه اینکه خیلی شیبرین و بامزه شده.کلمه هایی که یاد گرفته خیلی زیاد نیست فقط مم میگه و نه و اه و ماما و بابا و من............
8 آذر 1392

اولین مریضی

فسقل مامان برای اولین بار تو هفته اخر 1 سالگیت یه سرمای کوچولو خوردی ،روز اول 38 درجه تب داشتی و الانم سرفه میکنی و فکر میکنم بدن دردم داری آخه خیلی نق میزنی.........من و بابایی هم مریضیم و دقیقا مدل سرما خوردگیمون عین شماست فکر میکنم این یه ویروس ناقلاست که اومده تو خونمون و یواشکی داره بینمون زندگی میکنه ،خدا کنه زودتر از خونمون بره.(ای ویروس بی تربیت زودی برو الان 3 روزه که اومدی مهمونی فکر کنم دیگه باید جل و پلاستو جمع کنی و بری آخه من یه عالمه کار دارم واسه تولد فسقلم......)     راستی شنبه 2 آذر رفتیم چکاب 1 سالگی آزمایشگاه و شما آزمایش خون و ادرار رادی و 4 ساعت مارو معطل کردی تا جیش کنی موقع خون گرفتنم کلی گریه کردی...
4 آذر 1392
1